پدرانه – یک فیلم تاثیرگذار، پر از احساسات پدرانه

پدرانه (به انگلیسی: Fatherhood) یک فیلم کمدی-درام آمریکایی محصول سال ۲۰۲۱ به کارگردانی پل ویتز بر اساس فیلمنامه‌ای از ویتز و دانا استیونز است که بر اساس کتاب خاطرات «دو بوسه برای مدی: خاطرات از دست دادن و عشق» نوشته متیو لوگلین در سال ۲۰۱۱ ساخته شده است.

پدرانه ها به نقل از ویکی پدیا؛ در این فیلم کوین هارت، آلفر وودارد، فرانکی آر فیسون، لیل رل هاوری، دیواندا وایز، آنتونی کاریگان، ملودی هرد و پل رایزر به ایفای نقش می پردازند و پدر جدیدی را دنبال می کند که پس از مرگ ناگهانی همسرش برای بزرگ کردن دخترش تلاش می کند. Fatherhood که قرار بود در ابتدا توسط Sony Pictures Releasing در سینماها اکران شود، در طول همه گیری کووید-19 به نتفلیکس فروخته شد و در 18 ژوئن 2021 به صورت دیجیتالی اکران شد.

این فیلم با نقدهای متفاوتی از سوی منتقدان مواجه شد، با انتقادهایی به دلیل رویکرد فرمولی اش اما احساسی. وزن و عملکرد خلاف نوع هارت مورد تحسین قرار گرفت.

داستان فیلم پدرانه

مت و لیز لوگلین نازنین دوران کودکی خود را برای تولد اولین فرزند خود آماده می کنند. لیز بلافاصله پس از زایمان دخترشان مدی، ناگهان دچار آمبولی ریه می شود و می میرد. مت ویران شده است، اما مصمم است مدی را به عنوان یک والد مجرد بزرگ کند.

با این حال، دوستان و خانواده او نگران این هستند که او مهارت یا حوصله کافی برای بزرگ کردن مدی را به تنهایی نداشته باشد. مادر لیز، ماریون، که رابطه پرتنشی با مت دارد، بیشترین احساس را دارد. ماریون پس از اینکه اجازه نمی‌دهد شش ماه برای مراقبت از مدی بماند یا به زادگاهش مینه‌سوتا برگردد، به او هشدار می‌دهد که مدی به الگوهای خانواده و زنانه نیاز دارد و باید به بهترین چیز برای او فکر کند. اگرچه مت در ابتدا با درخواست های مراقبت از مدی در حالی که تمام وقت کار می کند، رنج می برد، لیز را غمگین می کند، و از انتظارات جنسیتی و عدم حساسیت دیگران که به نقش او در زندگی دخترش احترام نمی گذارند رنج می برد، اما در نهایت با کمک دوستان و والدین همکارش موفق می شود.

مدی تبدیل به یک دختر جوان با اعتماد به نفس و پسر بچه می شود، در حالی که مت در یک مهمانی با یک دوست مشترک برگزار می شود. اگرچه او از اینکه اسم او لیزی است ناراحت است، آنها آن را قطع کردند و شروع به قرار ملاقات کردند. اگرچه مدی در ابتدا از ایده قرار ملاقات پدرش خوشش نمی آمد، اما به سرعت با لیزی گرم می شود و آنها با هم دوست می شوند. اما وقتی مدی در زمین بازی مجروح می‌شود و مت هنگام خواب با لیزی، تماس‌های تلفن مدرسه را نمی‌شنود، می‌ترسد که قرار ملاقات با او مانع تمرکز روی نیازهای مدی شود. او از او جدا می شود، که مادی را ناراحت می کند.

مت و مدی برای تولد ماریون به مینه سوتا برمی گردند. مدی که فقدان یک شخصیت مادری را در زندگی‌اش شدیدتر احساس می‌کند، بسیار خوشحال است که می‌تواند در اتاق قدیمی مادرش بماند و درباره لیز اطلاعات بیشتری کسب کند. با این حال، مت از اینکه اتاق لیز را تغییر می دهد ناراضی است و اصرار دارد که این برای مدی گیج کننده است. وقتی سعی می کند با او برود، اصرار می کند که اینجا با خانواده و یادآوری مادرش خوشحال تر است. مت با این باور که بارها نتوانسته نیازهای واقعی مدی را درک کند، با اکراه او را نزد پدربزرگ و مادربزرگش می گذارد و تنها به خانه باز می گردد.

با وجود موفقیت در کار و ارتقای مورد انتظار، مت دلتنگ مدی می شود و خود را به خاطر پدر بدی سرزنش می کند. وقتی در فرودگاه است و برای یک سفر کاری طولانی در خارج از کشور آماده می شود، مت غرق در مناظر پدری می شود و به مینه سوتا برمی گردد، جایی که با مدی دوباره متحد می شود و با او جبران می کند. با برکت ماریون، آنها به خانه باز می گردند، جایی که مت رابطه خود را با لیزی احیا می کند.